سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
وصیت شهدا
وصیت شهدا
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :0
کل بازدید :7241
تعداد کل یاد داشت ها : 7
آخرین بازدید : 103/2/8    ساعت : 3:36 ص
درباره وبلاگ
ابر برچسب ها
امکانات دیگر

مقام معظم رهبریولایت

خوش به حال دل من مثل تو دارد آقا...

                                         حقا که تو از سلاله ی فاطمه ای

                                                    باخنده ی خود به درد ما خاتمه ای

                  زیباتر از این نام ندیدم به جهان

                       سید علی حسینی خامنه ای

 کجاست آن نوجوان بسیجی که در لبیک به فرمان رهبر و امامش جان را به بازی گرفت و راهی میدان مین شد؟ ولی ناگهان همه دیدند قدمهای رزمنده نوجوان از حرکت ایستاد و پوتین ها را از پای در آورد و به سمت میدان مین شروع به حرکت کرد، فرمانده سوال کرد قاسم چرا این کار را کردی؟ نوجوان با صدای آهسته گفت میدانم که ما تحریمیم و در انبار تدارکات پوتین به قدر کافی وجود ندارد، پس بگذارید اموال بیت المال در میدان مین همراه با پاهای من تکه تکه نشود! تا شاید امام امت از نبود امکانات کمتر غصه بخورد.

شهری به آتش می کشم گرتو لبت را تر کنی

من چوگلی در دست تو کاش مرا پرپرکنی

بررشته های معجر زهراقسم سید علی

خنجر به حنجر میزنم گر تو لبت را تر کنی

 آقا

 

            

افسوس که عمری پی اغیار دویدیم    /        ازیار بماندیم و به مقصد نرسیدیم     

/سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم    /      جز حسرت و اندوه متاعی نخریدیم

/بس سعی نمودیم که بینیم رخ دوست   /      جانها به لب آمد رخ دلدار ندیدیم

/ما تشنه لب اندر لب دریا متحیر             /      آبی بجز از خون دل خود نچشیدیم

/ای بسته به زنجیر تو دلهای محبان         /       رحمی که در این بادیه بس رنج کشیدیم

/رخسار تو در پرده نهان است و عیان است    /     بر هر چه نظر کردیم رخسار تو دیدیم

/چندان که به یاد تو شب و روز نشستیم          /      از شام فراغت چو سحرگه ندمیدیم

/تا رشته ی طاعت به تو پیوست نمودیم         /      هر رشته که بر غیر تو بستیم بریدیم

/شاها به تولای تو در مهد غنودیم           /            و ز یاد لب لعل تو ما شیر مکیدیم

/ای حجت حق پرده ز رخسار برافکن        /             کز هجر تو ما پیرهن صبر دریدیم

/ما چشم به راهیم به هر شام و سحرگاه        /        در راه تو از غیر خیال تو رهیدیم

/ای دست خدا دست برآور که ز دشمن        /        بس ظلم بدیدیم و بسی طعنه شنیدیم

/شمشیر کجت راست کند قامت دین را       /         هم قامت ما را که ز هجر تو خمیدیم

/شاها ز فقیران درت روی مگردان          /          بر درگهت افتاده به صد گونه امیدی

                                    *مرحوم میرزا علی اکبر نوغانی

 

  




برچسب ها : معلم و تربیت اسلامی  ,
      
گل تقدیم شما   نوجوانی بسیجی 17 ساله که در عملیات کربلای 5/شلمچهبا اصابت ترکش به چشمهایش در تاریخ 
 1365/10/19 به شهادت رسید . 
  
خداحافظ ای زخم بر دل نشسته
خداحافظ ای یار در خون تپیده
یاد یاران سفر کرده به خیر
چه خوش به آوای "هل من ناصرٍ ینصرنی"امامشان لبیک گفتند.
چه آزاده وبی پروا دست از جان شیرین خویش شستند!
چه باک از مرگ وتکه تکه شدن بر روی مین های دشمن!
وکاش ما نیز در آن زمان بودیم که به لشکر خمینی بپیوندیم.
و امروز رهبر خوبان،امام خامنه ای،
پرچمدار حضرت مهدی (عجل الله)است.
  حسین با اینکه باید پشت میز و نیمکت های کلاس می نشست و درس می خواند،دلش تاب نیاورد و نتوانست فضای تلخ جنگ تحمیلی را تحمل کند،به همین دلیل همراه دوستان و همکلاسی هایش در بسیج مسجد محله برای رفتن به جبهه ثبت نام کرد.
حسین می دانست که باید برود. او در خواب دیده بود که امام خمینی(ره) در حالیکه کنار پله های هواپیما ایستاده بود به مردم می گوید:"هر کس می خواهد به بهشت برود و با امامان و پیامبران دیدار داشته باشد سوار بر این هواپیما شود وگرنه در زمین بماند و زندگی خوشی داشته باشد.او تصمیم گرفت با افلاکیان به معراج برود.و او آخرین خوابی که قبل از رفتن به جبهه برای خانواده اش تعریف کرده بود این بود:کبوتری شده بودم و به دور گنبد امام حسین(علیه سلام) پرواز می کردم
دیگر برای پدرش شکی باقی نبود که حسین این بار از جبهه برنمی گردد،برای همین تمام تلاشش را کرد تا اورا از رفتن دوباره به جبهه منصرف کند، چون طاقتداغ جوان رعنایش را نداشت. یادم می آید که پدر آن شب تا سحر کنار تخت حسین نشست و باگریه از او خواهش کرد تا جگر گوشه اش به جبهه نرود.
آن روز بعد از نماز صبح ،حسین لباس جبهه را به تن کرد و وسایل شخصی اش را به خواهرش داد و بدون خداحافظی از پدر ومادر ،عازم جبهه شد.چند روز بعد ،در عملیات کربلای 5 در شلمچه حضور یافت و با تقدیم چشمان زیبایش به اربابش امام حسین (علیه السلام) شهید شد.
وآنگاه که خبر شهادتش در شهر پیچید ودهان به دهان گشت تا به گوش پدر رسید،دیداری دردناک در سردخانه ی بهشت معصومه ی قم در کنار تابوت های شهدای شهر.
نمی دانم امام حسین چند بار به زمین خورد تا به کنار نعش علی اکبر رسید ولی یادم هست که پدرم تا به کنار تابوت حسین رسید صدها بار صدای جوان رعنایش زد تا از تابوت بلند شود وخبر سلامتیش را بدهد.اما وقتی که به کنار تابوت چوبی رسید وپرچم خونین را دید که بر روی آنها کشیده شده است.با ناامیدی پرچم را کناری زد ونگاه مضطربش با نگاه سرد و خونین حسین تلاقی کرد،چرا که دشمن بعثی چشمان زیبا وآبی رنگ حسین را نشانه رفته بود.چشمانی که دیگر در خون و ترکش محو شده بود!
  می رفت به آسمان کبوتر بی سر
می رفت از آسمان فراتر بی سر
 هر بار شکسته بال و پر می آمد
تا پر زد و رفت بار آخر بی سر
نمی دانم درآن لحظه های سنگین وپر درد پدر چگونه تاب آورد ولی دیدم که دست در جیب پیراهن حسین کرد وشانه اش را دراورد وبرروی موهای آغشته به خونش کشید .وای از آن لحظه که شانه بر روی زخم پیشانی نشست و قطراتی خون تازه جاری شدوآه از نهاد پدر برآمد وتا روزی که زنده بود هرگز دلش آرام نگرفت وتا پایان عمرش چشم به راه پسرش ماند.
روز اعزام به خرمشهر 
 شهید حسین گلولانی وهمرزمان
 
 شهید حسین گلولانی اولین نفر در عکس زیر می باشد.
   
وصیت نامه ی شهید حسین گلولانی
 
اگر روزی چشم از جهان فرو بستم، چشمانم را باز بگذارید، تا همه بدانند چشم به راه بودم. چشم به راه ظهور مهدی موعود(عج) تا  بیاید و از یاران او باشم... می‏خواستم ضریح امام حسین(علیه  
 السلام) و سقای باوفایش را در آغوش بفشارم و خاک تربتش را توتیای چشم بنمایم.



برچسب ها : معلم و تربیت اسلامی  ,
      

 

یک دعای واجب در قران ونماز داریم

اهدنا الصراط المستقیم“خدایا ما را به راه راست هدایت کن

راه مستقیم الهی }راه اعتدال}

هر لحظه شایدانسان از راه راست خارج شود باید همیشه در نماز این دعا را گفت

باید تمام کارها در حدّ اعتدال واستاندارد باشد

برای دعا دست تا مقابل صورت بیاید نه بالاتر

در نماز حمد وسوره را باصدای متعادل بخوانیم

لاتحجر بصلاتک ولاتخافیه:نه نعره کشیدن در نماز ونه زیر لب خواندن نماز   

“اعتدال صدا :استاندارد“

آیه قران:وقضض من صوتک“با مردم آرام سخن بگو

آهسته قدم بردار وآرام راه برو

اِنَّک لَن تَخرَقَ الاَرضَ وَ لَن تَبلُغَ الجِبالَ طولاً

لگد میکوبی زمین سوراخ نمی شود،گردنت را دراز می کنی قدّت از کوه بلندتر نمی شود

بیماری وفقر ومرگ؛مانع از غرور وچموشی انسان می شود،و توکّل به خدا رابالاتر می برد

استاندارد:کار منطقی ومناسب با نیاز

آیه88 سوره نمل:...صنع الله الذی اتقن کل شی ٍءٍ

صنع خداست که هر چیزی را در کمال اتقان واستحکام ساخته

آیه 49 سوره قمر:   اِنّا کلَّ شی ءٍ خَلَقناهُ بِقَدَر

ما هر چه آفریدیم به اندازه آفریدیم

آیه قران:اهلکن المصرفین

اصراف کاران را هلاک می کنیم

آیه قران:فتخفابها جبائهم و جنوبهم هذا ماکنزتم

مال اندوخته را داغ کرده وبر پیشانی وپهلویشان میگذارند ومی گویند:این گنج- کنز- شماست

 

عدالت اقتصادی برای استاندارد کردن حقوقها است.تشویقها باید استاندارد باشد وتمامی اقشار واستعدادها تشویق شوند

استاندارد مخصوص اسلام ومسلمانان نیست.اگر به کافر هم جنس می فروشی نباید کم وبد باشد

آیه قران: لاتبخس الناس اشیائهم ”از جنس مردم کم نگذارید

آیه قران: والقمر قدّرناه منازل .والشمس والقمر بحسبان. لشمس ینبغی ان تدرک القمر والیل سلبغ النهار

ماه را منزل به منزل جلو بردیم. حرکت خورشید وماه حساب وکتاب(فرمول) دارد.حرکت کرّات طوری است که به هم اصطکاک ندارندو از هم سبقت نمی گیرند

آیه قران:برای بهشت وظروف بهشتی هم اندازه وحساب وکتاب می باشد“قدّروهُ تَقدیراً 

ابعاد استاندارد در قران

حرکت خورشید وماه ؛    درختان ودریاها    ؛    مرگ وحیات انسانها وموجودات   ؛ کوهها وآسمانها

برخورد قاطعحدیثی از امام صادق علیه السلام:اگر حدیثی از ما  شنیدید که با قران مطابقت نداشت آن را بردیوار بکوبید 

آنچه میخواهیم انفاق کنیم باید استاندارد باشد.آیه قران:لَن تَنالوالبّرّحتّی تنفقوا«آنچه را دوست داریم ومی پسندیم انفاق کنیم» استاندارد موجب نظم ومعیارپذیری است

رعایت اعتدال در امور دینی وعبادی:در شب قدر که قران نازل شده«انزلناه فی لیلة القدر» تلاوت وتفسیر آیات قران باید سهم بیشتری نسبت به دعا وروضه وسخنرانی داشته باشد.

بایدموقوفات استاندارد باشد

بر ای امام حسین علیه السلام وقف زیاد می شود ولی برای تفسیر وتدبّر قران

ودین وقفی نمی شود.حج وعمره میروند ولی زکات که از واجبات دین می باشد را نمی پردازند

راه مستقیم = راه اعتدال = راه استاندارد دین = راه عدالت الهی = راه اولیاء

 




برچسب ها : معلم و تربیت اسلامی  ,
      

پیام قاسم بن الحسن در کربلا

اگر بنا است زنده باشم وحکومت دست بنی امیه باشد، مرگ از عسل برایم شیرین تر است
کربلا درس عزّت وشرف وآزادگی است-

امام حسین یک تنه قیام کرد ورژیم را عوض کرد-

امام حسین همرنگ جماعت نشد ولی جاودانه گشت

در محاصره اقتصادی (نبودن آب وغذا)یاران امام حسین نشکستند*

در محاصره نظامی(زیادی لشکر بنی امیّه) نهراسیدند

زیر سم اسب رفت ولی زیر بار ظلم نرفت

 

پس ما شیعیان هر روز 34 مرتبه سجده بر خاکی که زیر بار ظلم نرفت می نماییم تا بر همگان ثابت کنیم زیر بار ظلم نمی رویم 

زمانی که امام در گودی قتله گاه جان میداد وبه خیام زنان حمله شد.امام به لشکر ابن زیاد فرمود: اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید

 آخرین کلام امام حسین غیرت بود

 

خوردن خاک حرام است ولی لبهای نوزاد را به خاک کربلا تبرّک می کنیم

خاکی که روی آن پیشانی بر خاک می گذاریم

در حرم امام حسین نماز شکسته نیست

 امام حسین زمین کربلا را خرید تا خونش در زمین مردم ریخته نشود و زائرانش در زمین غصبی عبادت وزیارت نکنند

در خاک کربلا مهمانی کشته شد که 12 هزار دعوت نامه داشت

 

 گذشت وفداکاری در کربلا

گذشت از جان در راه حفظ دین

گذشت از جوان

گذشت از همسر

گذشت از برادر- فامیل

گذشت از نوزاد شش ماهه

گذشت از کودک سه ساله

گذشت از خانه ومسکن

گذشت از آب وغذا

گذشت از رفاه

گذشت از خواب

گذشت از آبرو

گذشت از جاه مقام

گذشت از امان نامه

 نکته هایی برای عاشورائیان

 

نقش تاسوعا وعاشورا در پیروزی انقلاب :امام خمینی انقلابش را بر روی دوش امام حسین (ع)جلو برد

 معرّفی امام صادق(علیه السلام) واحادیثش در روضه های امام حسین لازم است زیرا  دین امام صادق را روضه ی  امام حسین جلو برد

 همه ی امامان سفینه وکشتی نجاتند ولی کشتی امام حسین و درگاه امام حسین بزرگتر است

امام حسین شب عاشورا نخوابید و تا صبح را به نماز وتلاوت قران سپری کرد و

فرمود: من نماز رااز هر چیز این دنیا بیشتر دوست دارم

سفارش به نماز شب در شام غریبان

 درشب شام غریبان حضرت زینب(سلام الله علیها) نشسته نماز شبش را خواند

خداوند در قران کسانی را که از خواب میزنند ونمازشب به پا میدارند را ستایش کرده است

تتجافا قلوبً عن المزاجع"            سوره سجده

هیچکس حساب ثواب عمل شب زنده داری را ندارد

  

."




برچسب ها : معلم و تربیت اسلامی  ,
      

در سالروز عملیات کربلای 4 به یاد همه شهیدان راه خدا ، به ویژه رئیس ستاد مظلوم لشکر 7حضرت ولی عصر (عج) ، سردار شهید موسی اسکندری صلوات .

کاش آقا موسی اهل اهواز نبود ....

اهل این شهر عجیب ..

شهر نسیان . شهر غم ..

کاش اجدادشان در همان فریدون چهارمحال و بختیاری می ماندند ...

سردار بیا سردی یاد کربلای4 را در چهره شهر بنگر ...

ای کربلای4 همیشه غریب ..

جنوب ، جنوب رنج ....      جنوب کربلای چهار و پنج ....

او که شیفته شهادت بود این بار یعنی در زمستان 1365 (پس از بارها حضور در جبهه ها و عملیات ها) به وصال نزدیک می شود و در عملیات کربلای چهار در خط اول و مقدم جبهه در همان جایی که نیروهای لشکر 7 ولی عصر (عج) حضور دارند رئیس ستاد لشکر نیز یعنی سردار موسی اسکندری حاضر است

در همین عملیات (که در برابر منطقه جزیره مینو آبادان شکل گرفت) حضورش ابدی می شود . به ابدیت تاریخ تا در قیام قیامت، گواه و حجتی باشد برای همگان . و خداوند 2 خواسته او را اجابت می کند
شهادت + سالها آوارگی در بیابان ها
 
به این ترتیب در سال 1365 شهادت برایش رقم  می خورد و تقدیر بعدی مفقود شدن است.... . 10 سال تمام کسی از سردار خبری ندارد و چون احتمال اسارتش به دست عراقی های بعثی کافر داده می شد برای حفظ جان ایشان ، مراسمی و یادکردی برپا نشد پوستری چاپ نشد، حرفی زده نشد .. 10 سال انتظار بازگشت سردار از اسارت ... .

اما در بهمن 1375 بود که خبر رسید سردار بازگشت ...

بازگشت با پیکری سوخته شده در راه خدا ، پیکری قطعه قطعه شده در راه حفظ دین خدا و انقلاب اسلامی به رهبری ولایت فقیه .

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ابا عبدالله

****

فرازی از وصیتنامه سردار شهید موسی اسکندری :

اگر می خواهید سعادتمند شوید ،

اگر می خواهید خیر دنیا و آخرت را بدست آورید ،

اگر می خواهید عاقبت بخیر شوید ،

شهیدان را بشناسید و به وصیتهای آنان عمل کنید …

 




برچسب ها : معلم و تربیت اسلامی  ,
      




برچسب ها : معلم و تربیت اسلامی  ,
      




برچسب ها : معلم و تربیت اسلامی  ,